علماء سنی: شیعیان بر تربت حسینی سجده میکنند و لذا مشرک هستند زیرا سجده بر غیرخدا حرام است.
محمد مرعی: سجده بر تربت، شرک نیست، زیرا شیعیان بر تربت برای خدا سجده میکنند نه برای خود مهر، به عبارت روشنتر حقیقت سجده، نهایت خضوع در برابر خداوند است، نه در برابر مهر.
یکی از علماء سنی: اگر مطلب چنین است که میگویی، چرا شیعیان اصرار دارند که بر تربت حسینی سجده نمایند؟ چرا بر سایر چیزها سجده نمیکنند؟
محمد مرعی: این که ما بر خاک سجده میکنیم، بر اساس حدیثی است که مورد اتفاق همه فرقههای اسلامی است که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «جُعِلَتْ لِی الارضُ مَسجِداً و طَهوراً»؛ (زمین برای من سجده گاه و پاکیزه قرار داده شده است.)
بنابراین به اتفاق همه مسلمین، سجده بر خاک جایز است. از این رو ما بر خاک سجده میکنیم.
عالم سنی: چگونه مسلمانان بر این امر اتفاق نظر دارند؟
محمد مرعی: هنگامی که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از مکه به مدینه هجرت کرد، در همان آغاز، به ساختن مسجد دستور داد. آیا این مسجد فرش داشت؟
عالم سنی: نه، فرش نداشت.
محمد مرعی: پس پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مسلمانان بر چه چیزی سجده میکردند؟
عالم سنی: بر زمینی که از خاک، فرش شده بود، سجده میکردند.
محمد مرعی: بعد از رحلت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مسلمانان در عصر خلافت ابوبکر و عمر و عثمان بر چه سجده میکردند؟ آیا مسجد فرش داشت؟
عالم سنی: نه فرش نداشت. آنها نیز بر خاک زمین مسجد سجده میکردند.
محمد مرعی: بنابراین اعتراف کردی، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در همه نمازهای خود بر زمین خاکی سجده کرد و هم چنین مسلمانان در عصر او و در عصر بعد از او تا مدتها بر روی خاک سجده میکردند.
بنابراین باید گفت قطعاً سجده بر خاک صحیح است.
عالم سنی: آری، ولی اشکال من این است که شیعیان، تنها بر خاک سجده میکنند. آن هم خاکی که از زمینی گرفته و به صورت مهر درآورده و آن را در جیب خود مینهند و با خود حمل میکنند و در زمین دیگر مینهند و بر آن سجده مینمایند.
محمد مرعی: اولاً، به عقیده شیعه، بر هر چیزی که زمین گفته شود جایز است، خواه سنگ باشد و خواه خاک.
ثانیاً، نظر به این که شرط است محل سجده پاک باشد. پس سجده بر زمین نجس یا خاکِ آلوده به نجاست جایز نیست، از این رو ما شیعیان، قطعهای از گل خشکیده (به نام مهر) را که از خاک پاک تهیه شده، با خود حمل میکنیم؛ تا در نماز بر خاکی که مطمئناً پاک و تمیز است سجده کرده باشیم. و اِلّا مُهر، موضوعیتی ندارد.
عالم سنی: اگر منظور شیعه، سجده بر خاک پاک خالص است، چرا مقداری از خاک را حمل نمیکنند، بلکه «مهر» را حمل میکنند!!
محمد مرعی: نظر به این که حمل خاک موجب خاک آلودگی لباس میشود و حمل آن مشکل است، از این رو شیعیان همان خاک را با آب میآمیزند و گل میکنند و سپس همان گل را در قالب زیبایی خشک میکنند تا حمل آن آسان و از خاک آلودگی لباس جلوگیری شود.
عالم سنی: چرا شما به غیر خاک مانند حصیر، قالی و زیلو و... سجده نمیکنید؟
محمد مرعی: غرض از سجده، نهایت خضوع در برابر خداوند است و سجده بر خاک (چه خشکیده و به صورت مهر و چه نرم) بیشترین دلالت را بر خضوع و خشوع در برابر خدا دارد؛ زیرا خاک در نزد مردم ناچیزترین اشیاء است و ما بالاترین عضو بدن خود (یعنی پیشانی) را بر پست ترین چیز (خاک) در حال سجده مینهیم، تا با خضوع بیشتری خدا را عبادت کرده باشیم. بنابراین سجده بر خاک یا مهر، بهتر است از سجده بر اشیایی مثل قالی ابریشمی یا طلا و یا نقره و چه بسا سجده بر اشیاء یاد شده هیچ گونه دلالتی بر خضوع و کوچکی بنده در برابر خدا نداشته باشد. اکنون به من بگو آیا کسی که بر خاک خشکیده (مهر) سجده میکند تا تواضع و خضوعش در پیشگاه خدا رساتر باشد مشرک و کافر است؟ ولی سجده بر قالی و سنگ مرمر و ... تواضع و تقرب به سوی خداست!!
عالم سنی: پس این کلمات نوشته شده بر روی مهرها چیست؟
محمد مرعی: اولاً همه تربتها دارای نوشته نیست. بلکه اکثرا بدون نوشته و ساده است.
ثانیاً: اگر هم بر روی مهر کلماتی نوشته شده، اشاره به عظمت خدا و یا ذکری از اذکار دارد و یا نوشته شده که این خاک مربوط به کربلای معلی است، تو را به خدا سوگند آیا این نوشتهها موجب کفر است؟ و آیا این نوشتهها، تربت را از خاک بودن خارج میسازد؟
عالم سنی: نه، ولی یک سؤال دیگر دارم. به من بگو در تربت زمین کربلا چه خصوصیتی وجود دارد که بسیاری از شیعیان مقیّدند تا بر تربت حسینی سجده کنند؟
محمد مرعی: راز این مطلب در روایاتی که از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نقل شده نهفته است.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودهاند:
«السُّجودُ عَلی تُربَهِ الحُسَینِ یَخْرِقُ الحُجَبِ السَّبْعِ»؛[1] (سجده بر تربت حسین ـ علیه السلام ـ حجابهای هفتگانه را میشکافد). کنایه از این که به قبولی بسیار نزدیک است.
نیز روایت شده که: آن حضرت فقط بر تربت حسین ـ علیه السلام ـ سجده میکرد، به خاطر تذلّل و کوچکی در برابر خدای بزرگ.[2]
بنابراین تربت حسین ـ علیه السلام ـ دارای یک نوع برتری است که در تربتهای دیگر، آن برتری وجود ندارد.
عالم سنی: آیا نماز بر تربت حسین ـ علیه السلام ـ موجب قبولی نماز است، هر چند باطل باشد؟
محمد مرعی: شیعه معتقد است نمازی که فاقد یکی از شرائط صحت نماز باشد، باطل است، ولی اگر نمازی دارای همه شرایط صحت باشد و در سجدهاش بر تربت حسین ـ علیه السلام ـ سجده گردد، قبول میشود و موجب ثواب بیشتری خواهد شد.
عالم سنی: آیا زمین کربلا از همه زمینها، حتی از زمین مکه و مدینه برتر است، تا گفته شود که نماز بر تربت حسین ـ علیه السلام ـ از نماز بر همه تربتها برتر است؟!
محمد مرعی: چه مانعی دارد که خداوند چنین خصوصیتی را در زمین کربلا قرار داده باشد؟
عالم سنی: زمین مکه، که همواره از زمان آدم ـ علیه السلام ـ تاکنون جایگاه کعبه است و زمین مدینه که جسد مطهر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را در برگرفته است، آیا مقامی کمتر از مقام زمین کربلا دارند؟ عجیب است که حسین ـ علیه السلام ـ بهتر از جدش محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ باشد!!
محمد مرعی: نه، اشتباه نکن. حسین ـ علیه السلام ـ برتر از جدّش نیست. بلکه عظمت و شرافت او به خاطر عظمت مقام و شرافت جدش رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ است ولی راز این که خاک کربلا برتری یافته است این است که امام حسین ـ علیه السلام ـ در آن سرزمین در راه حفظ دین جدش از جان خود و فرزندان و یارانش گذشت و به تمام مصائب تن در داد و خداوند متعال به خاطر آن، سه ویژگی را به امام حسین ـ علیه السلام ـ داد:
1. دعا در زیر قُبّه شریفش به استجابت میرسد.
2. امامان، از نسل او هستند.
3. در تربت، او شفا است.
آیا اعطای چنین خصوصیتی به تربت حسین ـ علیه السلام ـ اشکالی دارد؟ و آیا معنای این که میگوییم زمین کربلا از زمین مدینه برتر است این است که امام حسین ـ علیه السلام ـ از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ برتر است تا شما به ما اشکال کنید؟ بلکه مطلب برعکس است یعنی احترام به تربت حسین ـ علیه السلام ـ احترام به حسین ـ علیه السلام ـ است و احترام به حسین ـ علیه السلام ـ احترام به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ است و احترام به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ احترام به خداست.
محمد مرعی میگوید: وقتی سخنان من به این جا رسید یکی از حاضرین که قانع شده بود، در حالی که شادمان بود برخاست و بسیار سخن مرا ستود و از من تمجید کرد و گفت: من از این پس مهری از تربت کربلا را با خود همراه میکنم تا بر آن نماز بخوانم.
پی نوشتها:
[1] . بحار الانوار، ج 8، ص 153.
[2] . همان، ص 158؛ ارشاد القلوب، ص 141.
لماذا اخترتُ مذهب التّشع-محمد مرعی انطاکی، ص 341.